You are currently browsing the monthly archive for ژوئن 2010.
بعضی کلمه ها هستن واسه من خاص هستن
شاید یه جورایی مقدس
یعنی به هر کسی نمی گم
یکی از این کلمه ها مرد هستش
همونطور که تاحالا به کسی رفیق نگفتم ، مرد هم به کسی نگفتم.
از ادمایی که تو عمرم دیدم دو نفر هستن تا این لحظه که می تونم بهشون بگم مرد .
اولین کسی که تو زندگیم می تونم بهش بگم مرد بابام هستش
با اینکه 70 درصد کاراش و رفتارش رو مخمه
ولی واقعا مرد ِ
دومین مرد تو زندگیم هم ایشون هستن
یه موقه ای معلمم بود
واقعا انسانه شریفیه !
و از یه چیز مطمئنم
یه حیوان ناطق مذکر هست تو این دنیا
اگه شعور داشته باشه و قدرش و بدونه
خوشبختی هر دو دنیا و برا خودش داره
شک ندارم
ارزوم بود می تونستم جای اون باشم
ارزوم بود .
بزار خیال همه و راحت کنم
این جمعه هم نمی اد
پ.ن: شاید یه روزی یه کتابی بنویسم توش یاد بدم چطور تو دو هفته زخم معده بگیرین !
این دومین بارونی بود که ازش گرفتم !
و ندا امد: مرتیکه ازگل هنوز ایمان نیاوردی؟
پ.ن: ایمان مقدم است بر همه چیز ، شک کنی باختی.